شب کویرروزنامهنگاری شغل من است. میتوانست نباشد. میشد پای همان رشته نامربوطی که خواندم بایستم و الان کارمند باشم، میشد دانشگاه صنعتی شیراز را رها نکنم و تکنسین رادار ارتش باشم یا مثلاً پِیِ زبان را بگیرم و معلمی کنم یا مترجمی، میشد نسخهپیچ آن داروخانه لعنتی بمانم و آن سه ماه بشود سیماه یا اصلا سی سال! ولی نشد، نه اینها که خیلی «میشد»های دیگر هم نشد، چون نباید میشد، چون نمیخواستم بشود. روزنامهنگاری شغل من بلکه ذوق و شوق بلکه همه زندگی من است. بله، خستگی و درد و بیحوصلگی و تلخی دارد، زیاد هم دارد. با این همه دوستش دارم، به هزار و یک دلیل. پای آن هم ایستادهام هنوز، گهگاه چیزهایی هم مینویسم. اینجا را هم برای همین درست کردم، که بنویسم... از هر دری...بسمالله...!
http://a-rezaei.com
2019-12-08T16:41:45+01:00text/html2019-12-03T11:57:22+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینخشونت و تخریب فقط از خارج آب نمیخورد
http://a-rezaei.com/post/123
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">ریشههای رادیکال
شدن اعتراضاتِ چند روز گذشته مردم را فقط در خارج از مرزها و تحرکات فرصتطلبها و
اسکیبازها و ماهیگیرها جستجو نکنید. بخشی از خشونتها و تندی مشهود در اعتراضات
را قبلا خودمان با سیاستگذاری رسانهای معیوب کاشتهایم و حالا داریم محصولش را
درو میکنیم، چطور؟ عرض میکنم.<o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">اگرچه مردم این
روزها ورودیهای اطلاعاتی متعدد و دسترسی بالایی به منابع مختلف دارند اما به طور
کلی، جریانِ تولید محتوایِ کاربرمحور در فضای مجازی، عمدتاً متاثر از عنصر مجاورت
است و درصد خیلی کمی از کاربرها دغدغه تولید محتوا درباره موضوعات غیرایرانی و بینالمللی
دارند.<o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">کسانی که بیرون از
ایران، برای کاربران ایرانی تولیدِ محتوایِ خبری میکننند هم، باز بیشتر روی مسائل
داخلی کشور متمرکزند، یعنی چه؟ یعنی گروههایی مثل سلطنتطلبها و منافقین و ...
هم -که بصورت برنامهریزی شده در رسانههای اجتماعی فعالند- مثلا به جای اعتراضات
فرانسه یا هنگ کنگ قاعدتا تمایل دارند، درباره مسائل داخلی ایران تولید محتوا کنند
یا معرکه بگیرند. حتی رسانههای رسمی فارسیزبان خارج از کشور هم همین گرایش را
دارند. <o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">معنی همه این حرفها
چیست؟ این است که مهمترین کانال ورودی اطلاعات مخاطب ایرانی درباره موضوعات حوزه بینالملل،
رسانههای رسمی و بویژه صداوسیماست. حرف اینجاست؛ وقتی در پوشش اخبار خارجی، به
شکل اغراقشدهای به شورشها و اعتراضات خیابانی ضریب میدهیم و تخریبها و خشونتها
و درگیریها را برجسته میکنیم، قاعدتا داریم در ذهن مخاطب تاثیر میگذاریم و
انگاره سازی میکنیم.<o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">نتیجه این سیاستگذاری
این میشود که مثلا وقتی امروز توی تاکسی، از تخریب دستگاههای عابربانک و اموال
عمومی گلایه میکنم، راننده که مرد میانسال محترمی است، میگوید: «حرفتون درسته،
اما همه جای دنیا اینطوریه. تلویزیون نشون میداد عراق اینطوریه، لبنان اینطوریه، هنگ
کنگ اینطوریه، فرانسه اینطوریه... .»<o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">طبعا منظور سانسور
اخبار خارجی یا عدم پوشش اعتراضات اقتصادی و صنفی در دنیا نیست. اما کسانی که سیاستگذارند
و در تمام این سالها، به طور سنتی به هر شورش و اعتراض بویژه در اروپا و آمریکا به
چشم فرصت نگاه کردند و آن را با آب و تاب و فراتر از واقعیتهای میدانی پوشش
دادند، حالا باید مسئولیتِ تصمیمات و اقداماتشان را بپذیرند.</span><span lang="FA" style="font-family:"Arial","sans-serif";mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;mso-hansi-font-family:Calibri;mso-hansi-theme-font:
minor-latin;mso-bidi-font-family:Arial;mso-bidi-theme-font:minor-bidi"><o:p></o:p></span></p><p>
</p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align: left;"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">منتشر شده در سایت
الف / 2 آذر 98<o:p></o:p></span></p>
text/html2019-12-03T11:52:44+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینبحران بنزین و تغییرات اکوسیستم رسانهای
http://a-rezaei.com/post/122
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">تغییرات جدید اکوسیستم
رسانهای، همه جای دنیا در نبرد بین روایتهای رسمی وغیررسمی، موازنه را به نفع
روایتهای غیررسمی بهم زده. در ایران اما فراتر از این جریان جهانی، یک روند هم
برای اعتبارزدایی از رسانهها جریان دارد که از مدتها پیش آغاز شده و مهجوریت روایتهای
رسمی را بیشتر کرده است. <o:p></o:p></span></p>
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">بخشی از این
اعتبارزدایی بیتردید در سیاستهای حاکمیتی ریشه دارد، بخش دیگری هم حتما به درون
رسانهها برمیگردد که هر دو مورد باید در مجال موسعتری بازخوانی شود. اجمالاً ولی
ایجاد محدودیت و تضعیف رسانهها، تقویت خواسته یا ناخواسته رقبای رسانههای رسمی و
برخی اشتباهات استراتژیک در سیاستگذاری رسانهای در کشور، عوامل موثر در روند
اعتبارزدایی، اعتمادزدایی و مرجعیتزدایی از رسانهها هستند. <o:p></o:p></span></p>
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">بعنوان مثال ایجاد
و تقویت کارکرد رسانهای برای یک نرمافزار پیامرسان موبایلی </span><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"Sakkal Majalla"">–</span><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar""> که تقریبا
در هیچ کجای دنیا به جز ایران سابقه ندارد- جزء نقاط عطف سیاستگذاری رسانهای در
طول 40 سال گذشته به شمار میرود. این اتفاق که بیتردید با برخی حمایتهای رسمی
رقم خورد، در کنار مواهب غیرقابل انکاری که در حوزه گردش آزاد اطلاعات داشت، پیامدهای
ناخواستهای هم در حوزه حکمرانی و مدیریت ارتباطات در سطح کشور بوجود آورد که برای
اولین بار در دی ماه 96 رخ نمود و در حوادث اخیر نیز بیشتر به چشم آمد. <o:p></o:p></span></p>
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar"">اصالت یافتن روایتهای
غیررسمی، میدان یافتن شبهرسانهها و زمینهسازی برای جولان فیکنیوزها از جمله این
پیامدهاست. بیتردید اگر روند اعتبارزدایی از رسانههای رسمی در کشور کلید نخورده
بود یا با سیاستگذاریهای معیوب، مرجعیت این رسانهها خدشهدار نشده بود، امروز
روایتهای رسمی در مواجه با روایتهای غیررسمی اینقدر مهجور نبودند.</span><span dir="LTR" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;mso-bidi-font-family:"B Zar""><o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align: left;"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Zar""><b>منتشر شده در روزنامه شرق / 11 آذر 98</b></span></p>
text/html2019-12-03T11:45:15+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینداستان معترضان خشمگین جاده ساوه
http://a-rezaei.com/post/120
<p style="box-sizing: border-box; margin: 0px 0px 10px; font-family: nassim-bold, Tahoma, Arial; font-size: 15px; text-align: justify;">حوادث فروردین سال ۱۳۷۴ در افکار عمومی با نام شورش اسلامشهر شناخته میشود، اما مرکز این اتفاقات نه فقط در اسلامشهر که تقریبا در همه شهرهای حاشیه» جاده ساوه» بود. در آن سالها هنوز آزاد راه تهران-ساوه ساخته نشده بود و جاده ساوه یکی از مهمترین راههای ترانزیتی تهران به مناطق مرکزی کشور به شمار میرفت. تقریبا از منتهیالیه جنوب تهران تا حدود کیلومتر ۴۰ جاده ساوه، مراکز جمعیتی متراکمی عمدتا متشکل از مهاجران، با فاصله نه چندان زیاد در دو طرف جاده شکل گرفته بود. البته اغلب این مناطق از قبل هم، در قالب روستاها و شهرهای کوچک وجود داشتند، اما روند افزایش جمعیت و مهاجرت بیرویه به آنها از سالهای انتهایی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد کلید خورده بود. من در سال ۱۳۷۴ دانشآموز کلاس چهارم ابتدایی بودم و در سلطانآباد، یکی از همان مراکز متراکم جمعیتی زندگی میکردیم. محل زندگی ما حوالی کیلومتر ۲۵ جاده ساوه بود. جمعیت سلطانآباد و مناطق اطراف که شهر گلستان را شکل میدادند، از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰، از ۲۰ هزار نفر، به ۲۰۰ هزار نفر رسیده، یعنی ۱۰ برابر شده بود.</p><p style="box-sizing: border-box; margin: 0px 0px 10px; font-family: nassim-bold, Tahoma, Arial; font-size: 15px; text-align: justify;"><br></p>
text/html2019-07-29T07:37:59+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینموقعیت غریب بشار اسد بودن
http://a-rezaei.com/post/119
<span style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;">محمد مُرسی که در مصر از قدرت کنار گذاشته شد، بشار اسد ماوقع را نقطه سرنگونی اسلام سیاسی دانست و گفت: هر کسی هر کجای دنیا از دین استفاده سیاسی کند، لاجرم سقوط میکند. نسبت چنین اندیشهای با گفتمان سیاسی جمهوری اسلامی، روشنتر از آن است که احتیاج به توضیح اضافه باشد. باورمندی عمیق به سکولاریسم البته تنها نقطه افتراقِ بشار اسد با ایران نیست و میتوان موارد مهم دیگر از جمله مذهب و سبک زندگی او را به فهرست افتراقات افزود. با این حال، ایران با تمام قوا از اسد حمایت میکند. اگر زود قضاوت نکردهاید، باید بگویم که این حمایت اتفاقا اقدام کاملا درستی است، اگر با عینک منافع ایران تحولات منطقه را رصد کنید.</span><br style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;"><br style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;"><span style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;">دیگر حامی پروپاقرص بشار اسد، فدراسیون روسیه است که در ماههای اخیر اگرچه برای او سنگ تمام گذاشته است اما احتمالا شما هم از سکنات و وجناتش، احساس کردهاید که در ازای جلوگیری از افتادن فرمانِ سوریه به دست غرب، بعید نیست از حفظ شخص بشار اسد، صرف نظر کند. در صف دشمنان هم کیست که نداند، عربستان، ترکیه، آمریکا و سایرین بیش از اینکه با شخص بشار اسد یا شیوه حکمرانی او مشکل داشته باشند، میخواهند قلمرو جبهه مقاومت را محدود کنند و حوزه نفوذ سنتی سوریه را از چنگ ایران در بیاورند.</span><br style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;"><span style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;">میبینید، موقعیت غریب و البته غمانگیزی است، ایستادن در میانه دوستان و دشمنانی که نه اولیها تو را به خاطر خودت میخواهند و نه دومیها با تو به خاطر خودت دشمنی میکنند.</span><br style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;"><br style="font-family: Tahoma, Arial, Verdana, sans-serif; font-size: 13.3333px; text-align: justify;"><br>text/html2019-04-29T09:40:41+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمریندر حسرت آن سرو بلند...
http://a-rezaei.com/post/118
<p style="font-family: Tahoma; font-size: 12px; text-align: justify;">با احترام به همه معلمانم؛ به آقای ششكلانی اول دبستان كه مجبورمان می كرد پرزهای پالتوی بلندش را بكنیم، به خانم صفری دوم كه بدتر از مردها كتك می زد، به خانم صالحی مهربان سال سوم، به آقای قراگوزلوی سال چهارم كه رقیب بالقوه شمربن ذی الجوشن بود، به همه معلمانم در دبیرستان استاد مطهری رباط كریم كه بعضی هاشان الان جزء نزدیك ترین دوستانم هستند، به آقای عسكری، ناظم بامرام مان كه در آن چهار سال هر وقت به هر بهانه ای از او اجازه خروج از مدرسه خواستم، نه نگفت، حتی وقتی كه مطمئن بود دروغ می گویم... با احترام به همه اینها و دیگر معلم هایم كه اسم شان از قلم افتاد، روز معلم را ششدانگ به نام «محسن الویری» سند زده ام. مدیر دبیرستان نمونه دولتی رباط كریم كه زندگی ام درست به پیش و پس از آشنایی با او تقسیم شده. مثل خیلی از دیگر شاگردانش، از جمله دو برادر بزرگتر خودم و خیلی از معلمان دوره دبیرستانم كه شاگردش بودند و بعدا در مدرسه اش معلم شدند.</p>
text/html2019-03-05T06:20:50+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی
http://a-rezaei.com/post/117
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Roya"">انتشارات ثانیه،
کتاب «ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی»، نوشته «ان ماری وندنهارک» را با
ترجمه عباس رضایی ثمرین، روزنامهنگار منتشر کرد. <o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Roya"">موضوع کتاب در
زیرعنوان آن «راه و رسم مراقبت از شهرت و نجات از بحران در فضای مجازی» قید شده و
در آن یک برنامه عملیاتی شامل استراتژیها و تاکتیکهای آزموده شده برای مدیریت
ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی ارائه <b>شده </b>است. <o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Roya"">کتاب به طور خاص
بر بستر رسانههای اجتماعی متمرکز است و از همین رو گامی بدیع در حوزه ارتباطات
بحران به شمار میرود. مصادیق متعدد واقعی و بررسی کارگاهی نحوه مدیریت بحران در
رسانههای اجتماعی یا استفاده از قابلیت آنها در کنترل بحران، مشخصه اصلی کتاب
است. جانسوناندجانسون، مکدونالد، فدرالاکسپرس، ناسا، بریتیشپترولیوم، شل،
انجمن ملی اسلحه آمریکا و ... برخی از شرکتها و سازمانهایی هستند که در کتاب
تجربه مدیریت بحران آنها بویژه در رسانههای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته؛
تجاربی که بعضی از آنها توام با موفقیت بوده و برخی دیگر به شکست انجامیده است. <o:p></o:p></span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Roya"">مخاطب کتاب «ارتباطات
بحران در رسانههای اجتماعی» اهالی رسانه، مدیران و کارشناسان روابط عمومی، فعالان
رسانههای اجتماعی، مدیران، سیاستمداران، چهرههای عمومی و همه کسانی هستند که با
چالش مدیریت شهرت فردی یا سازمانی در فضای مجازی مواجهند.</span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify"><span lang="FA" style="font-size:13.0pt;line-height:107%;font-family:"B Roya""><br><img hspace="0" border="0" align="baseline" vspace="0" src="http://cdn.icana.ir/d/0110/201901105572633978.jpg" alt="ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی "></span></p>
text/html2017-11-01T08:59:25+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینمدیران بخوانند؛ چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم؟
http://a-rezaei.com/post/116
کتابی که راهنمای کاربردی مسئولان برای مصاحبه با رسانههاست<br><div align="justify"><b>«مدیران بخوانند؛ چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم؟»<br><br></b></div><div align="justify">انتشارات ثانیه، کتاب «مدیران بخوانند؛ چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم»، نوشته الن استیونس را با ترجمه عباس رضایی ثمرین، روزنامهنگار منتشر کرد. <br>در میان کتب متعددی که نحوه مصاحبهگری را به خبرنگاران و اهالی رسانه میآموزد، این کتاب برای اولینبار توصیههایی کاربردی، به طرف دیگر این معادله، یعنی مصاحبهشوندهها ارائه میدهد. در این کتاب برای همه کسانی که به نوعی سر و کارشان به رسانهها و خبرنگاران میافتد، یک چارچوب عملیاتی و قابل پیادهسازی ارائه شده که کیفیت حضور آنها در خروجی رسانهها و به تبع اعتبار و شهرت آنها و سازمانشان را افزایش میدهد. <br>سیاستمداران، مدیران، سخنگوها، مدیران روابط عمومی، مشاوران رسانهای و به طور کلی همه کسانی که در معرض مصاحبهها و سوالات خبرنگاران و روزنامهنگاران هستند یا مسئولیت طراحی سیاستگذاری رسانهای مرتبط با ارگانها و سازمانها دارند، مخاطبان اصلی این کتاباند، خبرنگاران، روزنامهنگاران و مخاطبان رسانهها هم با مطالعه این کتاب دید تازهای به مقوله مصاحبه پیدا میکنند. <br>به عنوان فردی که قرار است طرف مصاحبه رسانهها باشد، این کتاب نکاتی به شما میآموزد تا بتوانید عملکردی بینقص ارائه کنید، سوالات را پیشبینی و مدیریت کنید، پاسخ سوالات دشوار را بدهید، در بحرانها از اعتبار خودتان و سازمانتان محافظت کنید و نهایتاً طوری ظاهر شوید که رسانهها باز هم سراغتان بیایند. <br></div><div align="justify"><br></div><div align="justify"><div align="justify"><div align="justify"><img src="http://file.mihanblog.com//public/user_data/user_files/464/1390680/photobook.jpg" alt="" width="242" vspace="0" border="2" align="bottom" hspace="0" height="300"></div></div></div>
text/html2017-07-13T15:15:36+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینبه نام نقره، به قیمت الماس
http://a-rezaei.com/post/115
<div id="Lead" style="font-family: JameJam, Tahoma, sans-serif; font-size: 18px; text-align: justify;"><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:right;direction:rtl;unicode-bidi:
embed"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif;">«قیمت؟ بگویم دو میلیون باورت میشود؟ سه میلیون
و چهار میلیون و ده میلیون چطور؟ برو بالاتر اخوی. این چیزهایی که در مغازههای قم
و شاهعبدالعظیم و مشهد میفروشند، انگشتر نیست، شوخی است. از این طرف نقره میرود
تو، از آنطرف ده تا ده تا رکاب انگشتر پس میافتد. نگینشان هم که خدا بدهد برکت سنگ
چینی را. همان پنجاه هزار تومان و صد هزار تومان هم که میگیرند زیاد است. اینها را
فراموش کن؛ من انگشتر دیدهام که جلوی چشم خودم با یک خانه طاقاش زدهاند. همین الان
اینجا انگشتر فیروزهای دارم که دستکم 70 ـ 60 میلیون برایش میدهند. 10 میلیون و
20 میلیون که رقمهای معمولی این کار است</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>.»</span></p><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:right;direction:rtl;unicode-bidi:
embed"><span dir="LTR"><br></span></p></div>
text/html2017-04-11T16:59:51+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینبرای حسین توفیق...
http://a-rezaei.com/post/114
<div style="text-align: justify;"><p class="MsoNormal" dir="RTL" style="margin-bottom: 0.0001pt; direction: rtl; unicode-bidi: embed;"><span lang="AR-SA" style="font-size: 13pt; font-family: 'B Roya';">موبایل نداشت. برای هماهنگی با او، حتما باید تلفن ثابت دفترش را میگرفتی
که یک جورهایی محل زندگیاش هم بود. قرار بود برای پرونده طنز سیاسی در ماهنامه
مدیریت ارتباطات با او گفتوگو کنیم. دفترش ظاهرا همان آخرین دفتری بود که مجله توفیق
در آن منتشر میشد. در یک ساختمان رنگ و رو رفتهی دودگرفته در دل شلوغی مرکز شهر،
در یکی از کوچههای بالای میدان ولیعصر. وارد دفتر که میشدی، در و دیوار پر بود
از جلدهای توفیق. در هر گوشه و کناری هم مجلدات دورههای مختلف توفیق را میتوانستی
ببینی. </span></p></div>
text/html2017-01-25T10:50:24+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینچرا خرید ایرباس اتفاق مهمی است؟
http://a-rezaei.com/post/113
<!--[if gte mso 9]><xml>
<w:WordDocument>
<w:View>Normal</w:View>
<w:Zoom>0</w:Zoom>
<w:TrackMoves/>
<w:TrackFormatting/>
<w:PunctuationKerning/>
<w:ValidateAgainstSchemas/>
<w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid>
<w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent>
<w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText>
<w:DoNotPromoteQF/>
<w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther>
<w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian>
<w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript>
<w:Compatibility>
<w:BreakWrappedTables/>
<w:SnapToGridInCell/>
<w:WrapTextWithPunct/>
<w:UseAsianBreakRules/>
<w:DontGrowAutofit/>
<w:SplitPgBreakAndParaMark/>
<w:DontVertAlignCellWithSp/>
<w:DontBreakConstrainedForcedTables/>
<w:DontVertAlignInTxbx/>
<w:Word11KerningPairs/>
<w:CachedColBalance/>
</w:Compatibility>
<m:mathPr>
<m:mathFont m:val="Cambria Math"/>
<m:brkBin m:val="before"/>
<m:brkBinSub m:val="--"/>
<m:smallFrac m:val="off"/>
<m:dispDef/>
<m:lMargin m:val="0"/>
<m:rMargin m:val="0"/>
<m:defJc m:val="centerGroup"/>
<m:wrapIndent m:val="1440"/>
<m:intLim m:val="subSup"/>
<m:naryLim m:val="undOvr"/>
</m:mathPr></w:WordDocument>
</xml><![endif]-->
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify;direction:rtl;unicode-bidi:
embed"><b><span style="font-size:13.0pt;line-height:115%;font-family:
"B Roya"" lang="AR-SA">چرا خرید ایرباس اتفاق مهمی است؟</span></b></p>
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify;direction:rtl;unicode-bidi:
embed"><span style="font-size:13.0pt;line-height:115%;font-family:
"B Roya"" lang="AR-SA">مروری بر صنعت هوایی کشورهایی که به رغم داشتن خط تولید هواپیما، از
ایرباس و بوئینگ استفاده می کنند. </span></p>
<p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align:justify;direction:rtl;unicode-bidi:
embed"><span style="font-size:13.0pt;line-height:115%;font-family:"B Roya"" lang="AR-SA">در چند صفحه اینستاگرامی
و کانال تلگرامی دیدم که عکس خوشحالی مسئولان از ورود هواپیمای ایرباس به کشور را کنار
رونمایی عربستان از اولین هواپیمای آنتونفاش گذاشته و ابراز تاسف کرده بودند؛ با مضمونی
شبیه این که: خاک بر سرِ ما که از خرید هواپیما ذوق زدهایم، در حالی که سعودیها در
صنعت هواپیماسازی سرمایهگذاری کرده و با همکاری اوکراین هواپیمای بومیشان را ساختهاند.
حساب سیاستبازهایی که مصداق گزارههای ابطالناپذیرند جداست؛ آنها را صرفاً ارجاع
میدهم به خانوادههای طبسی که عزیزانشان را در آخرین سانحه هواپیمای آنتونوفِ </span><span style="font-size:13.0pt;line-height:115%;font-family:"B Roya";
mso-bidi-language:FA" lang="FA">ساختِ داخل</span><span style="font-size:13.0pt;
line-height:115%;font-family:"B Roya"" lang="FA"> </span><span style="font-size:13.0pt;line-height:115%;font-family:"B Roya"" lang="AR-SA">از دست دادند، شاید
به انصاف آمدند. اما برای کسانی که واقعا از خرید هواپیمای خارجی احساس تحقیر کردهاند،
شاید ذکر چند نکته خالی از لطف نباشد.</span>
</p><br>
text/html2015-10-20T14:05:51+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینمحرم آمد و دوباره...
http://a-rezaei.com/post/112
<span style="color: rgb(20, 24, 35); font-family: 'lucida grande', tahoma, verdana, arial, sans-serif; font-size: 14px; line-height: 19.32px; text-align: right;">من جنوب شهر زندگی می کنم، اطراف میدان قزوین و گمرک. سمت شرق هم به خاطر منزل همسر رفت و آمد دارم. هر دو محله یک جورهایی مهد هیئات عزاداری و دستهجات است. در این پنج شش روزی که از محرم گذشته، نه با ماشین پشت دستهای گیر افتادهام و نه قیمه در یخچالمان تلنبار شده. کمی سر و صدا سر شب در خیابان هست که وقتی پنجره را میبندیم، آن هم نیست. در فیسبوک ولی آدم حس میکند، شهر پر شده از هیئتهایی که راه را بند میآورند، طبلهای گوشخراشی که هفت جد و آباد آدم را در گور و بیرون میلرزانند </span><span class="text_exposed_show" style="display: inline; color: rgb(20, 24, 35); font-family: 'lucida grande', tahoma, verdana, arial, sans-serif; font-size: 14px; line-height: 19.32px; text-align: right;">و نذریهایی که از سر و کول همه بالا میرود، در حالی که عدهای هم گرسنهاند. حتما هر نوع تجاوز به حقوق آدمها زشت و غلط است. چه بسته شدن خیابان باشد، چه تولید صدای گوشخراش. منتهی این ماجرای نقادی به عزاداریها وضع رقتانگیزی پیدا کرده. یعنی اینقدر گفتهایم، شورش دیگر در آمده. این بزرگنمایی ما را در مقابل مردم قرار میدهد. تعمیم قول و فعل چند مداح مریض به همه هیئتها و هیئتروها هم خودش یک جور تجاوز به حریم خصوصی دیگران است. اغلب مردم دلبسته این عزاداریها هستند، بیشترشان اهل هیئت و دسته هم هستند و ضمنا با این کار حال میکنند. حالا چه مرضی است که ما این حال خوب دیگران را خراب کنیم؟ این همه گفتیم و نوشتیم حریم خصوصی، حالا چرا خودمان اینقدر به کار دیگران کار داریم. طرف دوست دارد از جیب خودش قیمه بدهد، به من و شما چه؟ اصلا دوست دارد بریزد توی جوب، وقتی با این کار حال میکند و ضررش به من و شما نمیرسد، چه کارش داریم؟ بابا آدمها و سبک زندگیهایشان را به رسمیت بشناسیم دیگر...</span>
text/html2015-07-13T11:03:46+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینمدیالوژی دکل
http://a-rezaei.com/post/110
<div style="text-align: justify;"><span style="text-align: right;">میدانید که یکی از افتخارات (شاید مهمترین افتخار) محافل خبری ایرانی، مخابره اولین خبر دستگیری صدام در سال 2003 است. خبری که خبرنگار کرمانشاه ایرنا خیلی اتفاقی از زبان جلال طالبانی شنید و مثل بمب در دنیا سر و صدا کرد. اینقدر که خیلی از رسانههای معتبر دنیا خبر اول را به نقل از ایرنا دادند. سرنوشت آن خبر اما چه شد؟ در کمتر از دو ساعت خبرگزاریهای معتبر دنیا با انتشار لحظهای و مداوم بازتابها و حواشی، خبر را از دست ایرنا درآوردند. منبع اصلی خیلی زود در فضای خبری د</span><span class="text_exposed_show" style="display: inline; text-align: right;">نیا محو شد. دلیلش را میدانید؟ ما برای لحظات بعد از انفجار این بمب خبری، هیچ برنامهای نداشتیم. نتوانستیم سوار موجی که خودمان درست کرده بودیم شویم، دیگران سوار شدند و حالش را بردند. حالا این را داشته باشید، تا یک قصه از جریانسازیهای رسانهای در داخل کشور برایتان بگویم. </span></div><div style="text-align: justify;"><span class="text_exposed_show" style="display: inline; text-align: right;"><br></span></div><span class="text_exposed_show" style="display: inline; text-align: right;"><div style="text-align: justify;">دکل را که یادتان هست؟ بیایید جریانش را در رسانهها تحلیل کنیم؛ اولین خبر روز دوم تیر در سایت «خانه ملت» منتشر شده. بعدش حامیان دولت و اصلاحطلبها سرنخ را گرفتهاند و حملهای تمام عیار ترتیب دادهاند. موج راه افتاده و خیلی زود فراگیر شده. اینقدر زیاد که طبق ترند گوگل، در روز ششم تیر 10 درصد کل سرچ ایرانیها به دکل مربوط بوده است. طبق همان الگوی پیشین اما در یک پریود زمانی تقریبا 10-12 روزه، جریان خبری فروکش کرده است. طوری که مثلا همان سرچ گوگل تقریبا پنج برابر کمتر شده است.</div><div style="text-align: justify;"><br></div><div style="text-align: justify;"><br></div></span>
text/html2015-07-03T10:59:49+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینیک افطاری و این همه حاشیه؟
http://a-rezaei.com/post/109
<p style="text-align: justify; margin: 0px 0px 6px;">1- از ابتدا شروع کنیم؛ «احوالپرسی گرم روحانی با خانم خبرنگار هنگام افطار» دقیقاً یعنی چه؟ احوالپرسیهای اینطور جلسات رسمی الگوی نسبتاً مشخصی دارد با کمی تلورانس، روحانی در چنین جلسهای مثلا چطور با خانم خبرنگار احوالپرسی کرده که ارزش خبری داشته و اینچنین تیتر شده؟ بحث وقوع نیست، بحث امکان وقوع است. شما اینطور موقعها حس نمیکنید احتمالا کاسهای زیر نیمکاسه هست؟ به انگیزه و احتمالاً غرض و مرض خبرنویس شک نمیکنید... تا اینجایش اشکالی ندارد، بالاخره رسانه منتشر کننده معلوم است و <span class="text_exposed_show" style="display: inline;">خط وربطش هم مشخص.</span></p><p style="text-align: justify; margin: 0px 0px 6px;"><br></p>
text/html2015-05-31T12:35:30+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینبزن تو گوش جاپارک
http://a-rezaei.com/post/107
<div><div><br></div></div><div style="text-align: justify;"><div style="text-align: center;"><span style="text-align: justify; -webkit-text-stroke-color: rgba(0, 0, 0, 0.0980392);"><font size="4">10 توصیه حیاتی برای پیدا کردن جاپارک درخیابان های تهران </font></span></div><div><span style="text-align: justify; -webkit-text-stroke-color: rgba(0, 0, 0, 0.0980392);"><br></span></div><div><span style="-webkit-text-stroke-color: rgba(0, 0, 0, 0.0980392);">1ـ خونسردی خود را حفظ کنید، جاچارک پیدا کردن تمرکز بالایی میخواهد. تا حدامکان همه عوامل حواسپرتکن دوروبرتان را از بین ببرید و مراقبه کنید. اعتماد به نفس بالایی داشته باشید و به خودتان بگویید در اولین کوچه از اولین فرعی جا پیدا میکنید. </span></div><div style="text-align: start;"><div class="clear" style="margin: 0px; padding: 0px; vertical-align: middle; box-sizing: border-box; clear: both; -webkit-text-stroke-color: rgba(0, 0, 0, 0.0980392);"></div><div id="MainContent_repeaterNews_newsContent_0" class="NewsContent" style="margin: 0px 15px 15px; padding: 0px; vertical-align: middle; box-sizing: border-box; text-align: justify; -webkit-text-stroke-color: rgba(0, 0, 0, 0.0980392); clear: both;"><p style="margin: 10px 0px; padding: 0px; vertical-align: middle; box-sizing: border-box;"><br></p></div></div></div>
text/html2014-08-10T11:51:40+01:00a-rezaei.comعباس رضایی ثمرینهواپیمای وطنی...
http://a-rezaei.com/post/104
<div style="text-align: justify;">ایران
140 یا همان آنتونوفی که امروز در تهران افتاد، اولین سانحه مرگبار این
هواپیمای ایرانی-اوکراینی در کشور نبود. اولین سقوط سال 1381 در اصفهان
اتفاق افتاد و قربانیها یک سری مهندس روسی و اوکراینی بودند. آنها مهندس و
کارشناس صنایع هوافضا بودند و با هواپیمای آنتونوف 140، برای اولین پرواز
آزمایشی نمونه ایرانی –یعنی ایران 140- عازم اصفهان بودند، یا طبق نقل قول
دیگری، برای ارزیابی امکان ساخت نمونه ای<span class="text_exposed_show">رانی
آمده بودند، هر یک از نقل قول ها درست باشد، تفاوتی در اصل قضیه نمیکند،
آنها به مقصد نرسیدند، هواپیما نزدیکیهای اردستان اصفهان، یعنی حدود 400
کیلومتری تهران، حدود دو سه دقیقه بعد از اینکه خلبان با آرامش و در شرایط
عادی با برج مراقبت صحبت کرده بود، سقوط کرد. چنان منفجر شد که خیلی جسدها
متلاشی شدند. </span></div><div><div style="text-align: justify;"><br></div><span data-ft="{"tn":"K"}" class="userContent"><div style="text-align: justify;">6 سال بعد یعنی بهمن ماه سال 87، یک استاد خلبان و چهار
خلبان سوار نمونه ایرانی همین هواپیما، یعنی ایران 140 شدند. قرار بود
فرایند آموزشی برای این ورود این هواپیما به ناوگان هوایی انجام شود. استاد
خلبانی که در پرواز بود، محمدباقر گردان نام داشت، سرهنگ محمدباقر گردان.
بازنشسته صنایع هوایی نظامی بود، 8 سال جنگ را با اف 4 و اف 7 پرواز کرده
بود و از همه مهلکهها جان سالم به در برده بود، حریف ایران 140 اما نشد.
هواپیما در همان پرواز آزمایشی در حوالی شاهین شهر اصفهان سقوط کرد و هم
استاد خلبان و هم خلبانان کشته شدند. البته خوب شد که بندهی خدا مرد و
ندید که مسئولان بعدها سقوط را گردن اشتباه او انداختند که مبادا دامن
هواپیمای وطنی لکهدار شود. منوچهر منطقی، مسئول پروژه ساخت هواپیماهای پهن
پیکر در کشور، حدود یک سال بعدش در مصاحبهای، در توصیف همان سقوط گفت:
منحنی جالبی در ارتباط با تست هواپیما وجود دارد. طبق این منحنی بیشترین
سقوطها مربوط به هواپیماهایی است كه اول كار قرار دارند. وقتی اشكالهای
هواپیمای جدید بر طرف میشود آمار سقوط طی یك فرایند 30 ساله شدیدا كاهش
پیدا خواهد كرد. بعدش هم گفت که سقوط پرواز آزمایشی ایران 140 به دلیل نقص
فنی هواپیما نبود، به دلیل اشتباه خلبان این اتفاق افتاد. </div></span></div><div><div style="text-align: justify;"><br></div><span data-ft="{"tn":"K"}" class="userContent"><div style="text-align: justify;">امروز هم که
حادثه سوم اتفاق افتاد؛ جزئیاتش را دیگر همه میدانند. برخواستن از باند
فرودگاه مهرآباد، از دست رفتن موتور، کنده شدن بال و سقوط در بلوار شیشه
مینا. </div></span></div><div><div style="text-align: justify;"><br></div><span data-ft="{"tn":"K"}" class="userContent"><div style="text-align: justify;">دو حادثه قبلی مثل سایر سقوطهایی که اتفاق میافتد، خبری و
برجسته نشد. شاید به این دلیل که پروژه ساخت هواپیمای مسافری در داخل شکست
نخورد، شاید هم به این دلیل که کشتهشدهها در مورد اول خارجی بودند و در
مورد دوم تعدادشان قابل توجه نبود. به هر حال ولی حادثه امروز نمیتواند
مثل آن دوتای قبلی کمسروصدا باشد.</div></span></div>