شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

از دستکاری دیجیتال تا جنگ آنلاین؛ پروپاکاندای رایانشی چگونه عمل می‌کند و چطور می‌توان با آن مقابله کرد.

«دستکاری در رسانه‌های اجتماعی؛ پروپاگاندای رایانشی»، عنوان اثری‌ست به سرویراستاری ساموئل سی.وولی و فیلیپ ان. هاوارد که به قلم عباس رضایی ثمرین و رسول صفرآهنگ ترجمه شده و در قالب مجموعه‌ای با نُه فصل از سوی انتشارات همشهری منتشر شده است.

«دستکاری در رسانه‌های اجتماعی؛ پروپاگاندای رایانشی» به توصیف اصطلاح پروپاگاندای رایانشی می‌‌پردازد و انتشار اطلاعات غلط و دستکاری دیجیتال را توضیح می‌دهد. در این کتاب پروپاگاندای رایانشی به‌عنوان یک روش ارتباطی معرفی می‌شود که به استفاده از الگوریتم‌ها، فرایندهای خودکار و نظارت انسانی با هدف مدیریت فضای کلی رسانه‌های اجتماعی یا توزیع اطلاعات گمراه‌کننده از طریق این شبکه دست می‌زند. کتاب توضیح می‌دهد که به‌عنوان بخشی از این فرایند، نرم‌افزارهای خودکار به‌منظور دستکاری افکار عمومی و در طیف متنوعی از پلتفرم‌ها و شبکه‌های درون اینترنت استفاده می‌شوند. این نرم‌افزارها در حقیقت رفتار کاربران واقعی رسانه‌های اجتماعی را تقلید می‌کنند و به آن‌ها پاسخ می‌دهند و مفهوم کنشگران اجتماعی خودکار را خلق می‌کنند؛ کنشگرانی که می‌توان از آن‌ها برای تقویت سیاستمداران و مواضع سیاسی آن‌ها استفاده کرد و یا همزمان از طریق آن‌ها می‌شود، صدای مخالفان را نیز سرکوب کرد.

در تعریفی دقیق‌تر، پروپاگاندای رایانشی شامل اقدامات سیاسی مشکوک همچون گشت‌وگذار دیجیتالی، ترولینگ دولتی و نیز اشکال جدیدی از جنگ آنلاین هم هست که هدف نهایی آن دستکاری اطلاعات به‌صورت آنلاین برای تغییر نظرات مردم و به‌طور موقت رفتار آن‌هاست.

 

 کتاب مشتمل بر نه فصل است و موضوعات متنوعی در آن مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد که با این سرفصل‌ها معرفی شده‌اند: «روسیه؛ منشا اطلاعات غلط دیجیتالی»، «اوکراین؛ تهدیدهای خارجی و چالش‌های داخلی»، «کانادا؛ ساخت انواع روبات‌ها»، «لهستان؛ رواج اکوسیستم‌های دستکاری در شبکه‌های اجتماعی»، «تایوان؛ مواجهة دموکراسی دیجیتال با خودکامگی خودکار»، «برزیل؛ مداخلة روبات‌های سیاسی در رخدادهای اساسی»، «آلمان؛ داستان اخطارآمیز»، «ایالات متحده؛ ایجاد اجماع آنلاین» و «چین؛ مدل جایگزین یک تمرین متداول».

پنج رویکرد پژوهشی در یک اثر

تیم تحقیقاتی این پژوهش شامل 12 محقق در نه کشور جهان است که با 65 متخصص مصاحبه کرده‌اند و ده‌ها میلیون پست در هفت سیستم مختلف شبکه‌های اجتماعی را در زمان‌های انتخابات، بحران‌های سیاسی و حوادث امنیت ملی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. محققان با در نظر گرفتن معیارهایی نظیر تسلط به فرهنگ سیاسی جوامع موردمطالعه، توانایی در انجام مصاحبه به زبان‌های بومی و مهارت در تجزیه و تحلیل مجموعه‌های گسترده‌ای از محتوای رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی انتخاب شدند. بسته به زمینه هر مورد، تیم پژوهش از پنج خانواده مختلف از روش تحقیق استفاده کرد:

یکی از روش‌های به‌کار رفته در این پژوهش فراگیر علوم داده‌های اجتماعی‌ست. تیم پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده‌های عمومی جمع‌آوری شده از سایت‌های شبکه‌های اجتماعی، نظرسنجی‌ها، مصاحبه‌ها، مجموعه‌ای از تکنیک‌های یادگیری ماشین، از جمله آزمون رگرسیون، روش کشف اجتماع K-Core و روش‌های تشخیص موضوع را به کار گرفته‌اند. هدف این روش‌ها ردگیری نفوذ اجتماعی، شناسایی مشخصه‌هایی که گروه‌های اجتماعی را قطب‌بندی می‌کند (مانند نژاد، مذهب، مهاجرت و جنسیت) و پیگیری استفاده از کمپین‌های اطلاعاتی نادرست آنلاین برای تأثیرگذاری بر رأی‌دهندگان بوده است.

مردم‌نگاری کیفی روش دیگری‌ست که این مطالعه از آن بهره گرفته است. پژوهشگران با مشاهده در حین مشارکت و تحقیق میدانی به سراغ سوژه‌ها رفته‌اند و با طراحان پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی یا متخصصان ارتباطات سیاسی به گفت‌گو نشسته دربارة چگونگی اثرگذاری سیستم‌های پروپاگاندای رایانشی در تحدید آزادی بیان شهروندان در رسانه‌های اجتماعی نظر صاحب‌نظران را جویا شده‌اند.مصاحبه‌های ساختارمند با مشاوران سیاسی، بنگاه‌های داده‌کاوی و جامعه مدنی قربانیان حملات رایانشی موارد زیادی درباره انگیزه‌های اقتصادی و ساختار بازار تکنیک‌های سوء استفاده سیاسی را نشان می‌دهد.

تحلیل شبکه اجتماعی، رویکرد دیگری‌ست که این اثر پژوهشی آن را تعقیب کرده است. در این سطح از تحلیل، تیم تحقیق از تکنیک‌های تجزیه و تحلیل شبکه‌های اجتماعی استفاده کرده است تا مجموعه کلان‌داده‌های پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی را با داده‌های نظرسنجی ادغام کند تا درک کند که چگونه ساختار شبکه‌های اجتماعی فرصت‌های ما را برای یادگیری سیاسی، تعامل با رهبران سیاسی و همدلی با مشکلات اجتماعی صورت‌بندی کرده است؛ چرا که ردگیری شبکه‌های تبلیغاتی موجود در شبکه‌های اجتماعی، ما را قادر می‌سازد تا درک کنیم که کمپین اطلاعات نادرست چقدر توانسته مؤثر عمل کند و چگونه در سطح رسانه‌های اجتماعی شایع شده است؛ کما این‌که ردگیری روندها در شبکه‌های اجتماعی و نحوة پیوستن کاربران واقعی به این کمپین‌ها را نیز آشکار می‌کند.

نظرسنجی و سایر روش‌های سنجش افکار عمومی در فصول مختلف این کتاب مد نظر محققان بوده است. آن‌ها از ابزارهای نظرسنجی برای ردگیری آثار دستکاری‌های نظام‌مند در افکار عمومی استفاده کرده‌اند؛ چرا که بر این باورند که نظرسنجی‌ها می‌توانند در تعمیم نظر کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره استفاده سیاسی از رسانه‌های اجتماعی مفید باشد. پرسشنامه‌های دارای پایان باز، مصاحبه‌شوندگان را قادر می‌سازد، المان‌های جدیدی را که از دستکاری افکار عمومی در فضای آنلاین از نظر محققان دور مانده‌اند تشریح کنند. سوالات مقیاس‌بندی‌شده هم به محققان کمک می‌کند بفهمند کاربران شبکه‌های اجتماعی پروپاگاندای رایانشی را مسئله‌دار می‌دانند یا خیر.

تحلیل تطبیقی هم در کنار سایر روش‌ها به یاری پژوهشگران آمده است. روش‌های تحقیق حقوقی مورد استفاده در این مجموعه بررسی می‌کند که دولت‌ها و سایر حوزه‌های قضایی در مواجهه با پروپاگاندای رایانشی چگونه اصول حفظ حریم خصوصی و حفاظت از داده‌ها را پیاده‌سازی کرده‌اند. کتاب نشان می‌دهد که در بیش‌تر موارد، قوانین انتخاباتی دولت‌ها، کارآمدی لازم را برای اخذ تصمیمات مناسب در مواجهه با طیف پیچیده فناوری‌های ارتباطات سیاسی که در حال حاضر در دسترس‌اند، ندارند. به همین دلیل هر جا ممکن بوده است، نویسندگان فصول درباره قوانینی که باید در مبارزات انتخاباتی اعمال شود یا شاید باید اعمال می‌شده است، صحبت کرده‌اند.

پلی از کنشگر مجازی به انسان واقعی

نویسندگان  کتاب «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی؛ پروپاگاندای رایانشی»، شواهد دست اول جدیدی راجع به چگونگی طراحی، مدیریت و استفاده از تکنیک‌های دستکاری افکار عمومی و تقویت اطلاعات نادرست از سوی دولت‌ها و کنشگران سیاسی ارائه کرده‌اند. آن‌ها نحوه کانالیزه‌شدن روندها و گفت‌وگوها در توئیتر روسی توسط حساب‌های کاربری خودکار را اندازه‌گیری کرده‌ و نشان داده‌اند که چگونه حساب‌های خودکار در ایالات متحده از کنشگری در شبکه‌های اجتماعی مجازی به ارتباط‌گیری با انسان‌های واقعی رسیده‌اند. همچنین منبع برخی از اخبار فریبنده و حساب‌های کاربری خودکار برای برنامه‌نویسان و مشاغل در آلمان، لهستان و ایالات متحده را جست‌وجو کرده‌اند.

مصاحبه‌های آنان با فعالان احزاب سیاسی، مبارزان مستقل و مقامات انتخابات در هفت کشور، شواهد دیگری را نیز نشان می‌دهد که از ربات‌های شبکه‌های اجتماعی و پروپاگاندای رایانشی به‌طور گسترده‌تر برای دستکاری گفت‌وگوها در اینترنت استفاده شده است. این دستکاری‌ها تأکید و در واقع تسهیل این واقعیت است که برخی از پلتفرم‌ها‌ی شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه در زمینه‌های سیاسی، توسط دولت‌ها کنترل می‌شود و یا زیر سلطة آن‌هاست و کمپین‌های پایش‌کننده سازمان‌یافته‌ای دارد. تقریباً نیمی از فعالیت‌های توئیتر در روسیه توسط حساب‌های کاملاً خودکار مدیریت می‌شود. همچنین بخش‌های قابل‌توجهی از توئیت‌های سیاسی در لهستان تنها با تعداد انگشت‌شماری از حساب‌هایی که هویت آن‌ها قبلاً تأیید شده است، تولید می‌شود.

پژوهشگران این اثر همچنین نشان می‌دهند که پروپاگاندای رایانشی در رویدادهای مشخص سیاسی نظیر انتخابات و بحران‌های امنیتی نقش مهمی ایفا می‌کند. به‌عنوان مثال در سه رویداد مهم سیاسی در برزیل، نقش پروپاگاندای رایانشی بسیار بارز بوده است. این سه رویداد انتخابات ریاست جمهوری سال 2014، استیضاح دیلماروسف و انتخابات ریودوژانیرو در سال 2016 بوده است.

مسئله اوکراین با تمام جزئیات یک پروپاگاندا

در بخش دیگری از «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی؛ پروپاگاندای رایانشی» که به مسئله اوکراین می‌پردازد، محققان نشان می‌دهند که مناقشه‌ اوکراین و امتداد آن در رسانه‌های اجتماعی پرجزئیات‌ترین مورد از نقش پروپاگاندای رایانشی را در بحران امنیتی جهانی و درگیری مداوم روسیه در جنگ‌های اطلاعاتی ارائه می‌کند. در جریان این مناقشه کمپین‌های اطلاعاتی آنلاین متعددی علیه شهروندان اوکراین در شبکه اجتماعی VKontakte، فیس بوک و توئیتر تشکیل شده است. صنعت پروپاگاندا که این تلاش‌ها را برای دستکاری اطلاعات انجام می‌دهد، از اوایل سال 2000 در اوکراین فعال بوده است.

پروپاگاندای رایانشی در آمریکا و مداخله آن در انتخابات 2016 این کشور، مبحث دیگری‌ست که خواننده این کتاب را با خود همراه می‌کند. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ایالات متحده با نمونه‌های بی‌شماری که به‌منظور گمراه کردن رأی‌دهندگان یا صرفاً کسب سود به‌صورت آنلاین شده بودند، رونق گرفت. گزارش‌های چندرسانه‌ای بررسی کرده‌اند که اخبار جعلی چگونه دونالد ترامپ را به سوی پیروزی سوق داده است. به‌عنوان مثال در ایالت میشیگان که یکی از تعیین‌کننده‌ترین ایالت‌ها به‌شمار می‌رود، در روزهای منتهی به انتخابات اخبار فریبنده‌ای به اندازه اخبار حرفه‌ای رسانه‌ها به اشتراک گذاشته شد. نظرسنجی‌ها حاکی از آن است که بسیاری از افرادی که اخبار جعلی را در جریان انتخابات می‌دیدند، آن‌ها را باور می‌کردند.

در بخش دیگری از این اثر، محققان پژوهش اذعان می‌کنند که در نحوه استفاده از پروپاگاندای رایانشی توسط دولت‌های اقتدارگرا و دموکراتیک تفاوت وجود دارد. با این حال این فاصله به‌طور فزاینده‌ای در حال کاهش است. مطالعات موردی ما نشان می‌دهد که دولت‌های اقتدارگرا پروپاگاندای رایانشی را هم به سمت جمعیت خود و هم به سمت جمعیت سایر کشورها هدایت می‌کنند. نمونة این موارد مبارزاتی به کارگردانی چین است که بازیگران سیاسی در تایوان را هدف قرار داده است و یا کارزارهای روسی که به بازیگران سیاسی لهستان و اوکراین حمله کرده است. در کشورهای دموکراتیک نیز کاربران شخصی، حساب‌های جعلی و کاملاً خودکار شبکه‌های اجتماعی را طراحی و اجرا می‌کنند. نامزدهای سیاسی، مبارزان و لابی‌گران شبکه‌های بزرگ‌تری از حساب‌های رسانه‌های اجتماعی را برای ایجاد، آزمایش و استفاده از چنین حساب‌هایی اختصاص داده‌اند و این فقط به فناوری خودکار و هوش مصنوعی متکی نیست. وقت نوبت به استفاده مؤثر از پروپاگاندای رایانشی می‌رسد، قدرتمندترین فرم‌ها شامل توزیع الگوریتمی و نظارت انسانی‌ست. همگام با روبات‌های نرم‌افزار، ترول‌های انسانی نیز شروع به کار می‌کنند. مطالعة پروپاگاندای رایانشی از طریق شبکه‌های اجتماعی که از سرزمین اصلی چین هدایت می‌شود، کاملاً خودکار نیست و در واقع به‌شدت توسط انسان‌ها هماهنگ می‌شود.

این داستان همیشه تاریک نیست

نویسندگان به رویة سیاه این فرایند بسنده نمی‌کنند و در توصیف استفاده از روبات‌ها و اتوماسیون که می‌تواند در خدمت حیات بشری باشد، از کانادا و تجربه موفق آن یاد می‌کنند. در کانادا مشارکت‌کنندگان فعالیت مدنی از الگوریتم‌های پیچیده برای خدمات عمومی سازنده استفاده می‌کنند. البته تأثیر کلی این فعالیت‌ها هنوز نامشخص است. سازندگان روبات‌ها در ایالات متحده گروه‌های کوچکی از روبات‌های اجتماعی را با دستورالعمل‌هایی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد فرایندهای سیاسی و فهم آسان‌تر این فرایندها با هدف نقد سیاست‌های خاص یا مسائل اجتماعی و ایجاد ارتباط بین گروه‌های اجتماعی یا سیاسی با علاقة مشابه ایجاد می‌کنند.

محققان این پژوهش گسترده و انگیزة خود را از انجام این تحلیل چندوجهی از پروپاگاندای رایانشی، درک بهتر دسترسی جهانی روبات‌های سیاسی، پایش دیجیتال اخبار فریبنده و سایر مشکلات مشابه می‌دانند و معتقدند در ارائة اولین افشاگری نظام‌مند و تجزیه و تحلیل پروپاگاندای رایانشی برای تعدادی از مطالعات موردی خاص کشورها به‌طور کلی توجه ویژه‌ای به موضوعات ذاتی تبلیغات داشته‌اند. با این حال همچنین تلاش می‌کنند تا جزئیات مربوط به حملات و حوادث خاص را روشن کنند و بفهمند چه کسی پشت کمپین‌های اطلاعات قرار دارد و در عین حال توضیح دهند که گروه‌های قربانی چه کسانی هستند، چه چیزی را تجربه می‌کنند و آن‌ها و دیگرانی که با این مشکل جهانی مبارزه می‌کنند، چه کاری می‌توانند انجام دهند.

شایان ذکر است، کتاب «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی؛ پروپاگاندای رایانشی» که به‌تازگی به چاپ دوم رسیده است، عنوان نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی را بر پیشانی خود دارد و هم اکنون به قیمت 150 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

« معرفی شده از سوی «دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد