شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

مجسمه آرامش

عباس رضایی ثمرین، روزنامه‌نگار هر آدمی را به صفتی می‌شناسند و نام منصور رئیس‌سعدی تقریبا برای هر کسی که او را می‌شناسد،‌ یادآور واژه «آرامش» است. در طول سالهای روزنامه‌نگاری با خیلی‌ها همکاری نزدیک داشته‌ام اما کمتر کسی را به آرامی،‌ متانت و فروتنی آقای سعدی دیده‌ام. عمر روزنامه‌نگاری‌اش از چهار دهه تجاوز کرده،‌ یعنی بیش از عدد سن خیلی از ماها که گاهی جز خودمان کسی را روزنامه‌نگار نمی‌دانیم. متعلق به نسلی است که روزنامه‌نگاری را از دهه پنجاه و روزنامه کیهان آغاز کرده و بعضی‌شان امروز شاخص‌ترین چهره‌های روزنامه‌نگاری کشورند. با این حال در او نه از تبختر و تکبر خبری هست و نه از خودپسندی مرسوم این روزها. 

با همه فروتنی و تواضع اما عیار تبحر حرفه‌ای‌اش کاملا روشن است؛ کافی است یک بار پای حرف‌های همکاران قدیمش همچون فریدون صدیقی و یونس شکرخواه بنشینید و ببینید درباره‌اش چه می‌گویند. من البته در کنار روزنامه‌نگاری، ‌از او درس زندگی هم گرفتم. در سال آخر همکاری‌مان در روزنامه جام جم،‌ چند ماهی در اتاق معاونان سردبیر روزنامه که بچه‌ها به دلیل دیوارهای شیشه‌ای، به آن لقب آکواریم داده بودند، همسایه بودیم. اتاق آکواریم معمولا -به دلیل اینکه مهم‌ترین مرحله از دروازه‌بانی محتوای روزنامه توسط معاونان سردبیر رقم می‌خورد- محل جرو بحث‌ و بگومگوهای حرفه‌ای بر سر جرح و تعدیل مطالب بود و احتمالا الان هم هست. در آن فضای پرتنش ولی آقای سعدی کسی بود که من هیچ گاه عصبانیتش را به یاد ندارم.

 آرامش و لبخند همیشگی‌اش البته به معنای آسان‌گیری و سهل‌انگاری نبود. دقیق، نکته‌سنج و به وقتش سخت‌گیر بود. از همه اینها مهم‌تر سعدی،‌ صندوقچه خاطرات ناب از تاریخ روزنامه‌نگاری ایران هم هست. اگر کسی بخواهد تاریخ شفاهی روزنامه‌نگاری در ایران را جمع‌آوری کند، سعدی قطعا یکی از بهترین گزینه‌ها برای مصاحبه است. گرم صحبت و خاطره گفتن که می‌شود،‌ اینقدر خوش‌صحبت، طناز و خوش‌مشرب است که در نگاه اول شاید باورتان نشود،‌ این همان آدم قبلی است. خلاصه اینکه کل روزنامه‌نگاری ایران را اگر بگردید،‌ شاید مثل سعدی،‌ ده نفر هم پیدا نکنید،‌ با این حال او امروز در هیچ تحریریه‌ای نیست و من نه برای او که به حال تحریریه‌هایی غصه می‌خورم که نسل سعدی به آنها راه ندارد و همکاران جوانی که فرصت همکاری و آموختن از امثال او را ندارند. 

پ.ن: این یادداشت ادای دینی به جناب آقای منصور رئیس‌سعدی روزنامه‌نگار پیشکسوت است که افتخار همکاری با ایشان را در روزنامه جام جم داشتم. یادداشت چند روز پیش  به مناسبت 20 سالگی جام جم، در این روزنامه منتشر شد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد